زن انتقام از شوهر خیانتکارش را هم با جنایت گرفت هم با خیانت
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۹۸۱۳۴
آفتابنیوز :
همسایهها بعد از کشف جسد این مرد که خانه مجردیای در آن ساختمان داشت موضوع را به مأموران پلیس اطلاع داده بودند اما پیش از آن صدای درگیری و نزاع به گوش آنها نرسیده بود.
در اولین قدم از تحقیقات دستور بازبینی دوربینهای مداربسته موجود در محل صادر شد که تصویر 2 مرد نقاب پوش در حال خروج از خانه مقتول در یکی از دوربینها ثبت شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بدین ترتیب ردیابی صاحب موتورسیکلت در دستور کار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
بازداشت مرد دروغگو
مدتی بعد راکب موتورسیکلت در جریان تحقیقات پلیسی شناسایی و دستگیر شد. او که ابتدا ارتباط خود را با این پرونده جنایی انکار می کرد بعد از اینکه در برابر ادله محکم قرار گرفت راهی برای فرار از حقیقت پیش روی خود ندید و به قتل اعتراف کرد.مهرداد 32 ساله در ابتدا انگیزه خود را از قتل مرد جوان به نام عماد اینطور بیان کرد:«من شناخت زیادی روی مقتول نداشتم. هم محلی بودیم و من می دانستم که خانه او کجاست ؟ چند روز قبل از حادثه بود که به خاطر جای پارک با همدیگر بحثمان شد. او به من فحاشی کرد و من از او کینه به دل گرفتم. برای همین تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم و با همدستی دوستم نقشه قتل او را کشیدیم.»
کلید رازگشا
بررسیها حکایت از آن داشت که مهرداد و همدستش قبل از ورود عماد به خانهاش، وارد خانه او شده بودند و این نشان می داد که آنها کلید خانه او را داشتند. از سویی وارد کردن ضربات متعدد چاقو که مشخص بود با نیت قتل بر بدن مقتول وارد شده است نشان دهنده انگیزهای قویتر از انتقام به خاطر کل کل ساده بود.
همین ادله کافی بود تا مهراد و همدستش تحت بازجویی فنی قرار بگیرند تا راز ماجرا مشخص شود. به این ترتیب مهرداد لب به اعتراف گشود و گفت:«من مغازه قصابی دارم و حدود 4 سالی می شد که عماد در نزدیکی مغازه من خانه مجردی اجاره کرده بود. می دانستم که او زن و فرزند دارد اما از سویی در خانه مجردی خود اعمال غیراخلاقی زیادی انجام می داد. به خاطر همین کارهایش هم بود که از او زیاد خوشم نمی آمد. یک روز وقتی همسرش برای خرید به مغازه من آمد سر صحبت باز شد و من سربسته از کارهای شوهرش برای او تعریف کردم. از آن روز باب آشنایی بیشتر بین من و همسر عماد باز شد و گاهی اوقات با من درددل می کرد. می گفت که از کارهای شوهرش خبر داشته اما نمی داند باید با زندگیاش چه کند. مدتی بعد به من گفت که می خواهد از شوهرش انتقام سختی بگیرد و نقشه قتل او را کشیده است.»
دستور قتل
متهم در ادامه گفت:«همسر عماد در فرصتی مناسب کلید خانه مجردی شوهرش را پیدا کرده و از روی آن ساخته بود. او از من خواست وارد خانه شوهرش شوم و وقتی او به خانهاش آمد، با ضربات چاقو او را از پای دربیاورم. من هم با همدستی دوستم در زمانی که همسر عماد گفته بود او به خانه مجردی می رود، وارد خانه اش شدیم و وقتی عماد وارد شد او را غافلگیر کرده و با ضربات چاقو از پای درآوردیم.»
بازداشت زن خیانتکار
با اعترافات مهرداد، دوستش و همسر عماد بازداشت شدند اما در برخورد ابتدایی با بازپرس در جلسات بازجویی صدور فرمان قتل همسرش را انکار کرد. زن جوان گفت:«مهرداد از کسبه محل بود و 14 سال از من کوچکتر است. مدتی قبل اتفاقی او را در خیابان دیدم و از من خواست سوار خودرویش شده تا من را به خانه مان برساند. من هم قبول کردم. در طول مسیر از رفتارهای غیراخلاقی عماد برایم تعریف کرد و من هم به او گفتم که نشانههایی از این رفتارها در زندگی ام دیده بودم و می دانستم که شوهرم این رفتارها را دارد.از آن روز من و مهرداد با هم صمیمی تر شدیم. او می گفت باید درسی به عماد بدهیم تا سرش به زندگی اش باشد. من هم کلید خانه شوهرم را در اختیار او قرار دادم. اما قرار نبود شوهرم را بکشد و من چنین چیزی از او نخواسته بودم.»
بر خلاف انکارهای زن جوان اما ادله موجود در پرونده نشان می داد که او گناهکار است. به این ترتیب بازپرس محمدحسین زارعی بعد از بررسی محتویات پرونده قرار تأمین را صادر کرد. بر این اساس مهرداد متهم به مباشرت در قتل عمدی شناخته شد، رفیق او و همسر عماد هم متهم به معاونت در قتل عمدی شدند. پرونده با صدور کیفرخواست به زودی در نوبت محاکمه قرار خواهد گرفت.
منبع: روزنامه ایرانمنبع: آفتاب
کلیدواژه: خیانت همسر قتل انتقام سخت جنایت خانه مجردی همسر عماد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۹۸۱۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
به دانشجویان خیانت شد/ اعتراضات صلحآمیز را با باتوم سرکوب کردند
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: جودی آرمور، استاد برجسته حقوق دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، در گفتوگوی اختصاصی با تهرانتایمز، با ارائه جزئیاتی درباره سرکوب دانشجویان معترض حامی فلسطین در دانشگاههای آمریکا، ما را به درکی عمیقتر از فضای امنیتی این روزهای دانشگاههای این کشور سوق داد.
دانشجویانی که با خواسته برقراری آتشبس در غزه، در محوطه دانشگاههای آمریکا چادر زده و تحصن کرده بودند، با حجم وسیعی از واکنشهای تند و منفی از جمله توهین، اخراج، تعلیق، حمله فیزیکی و بازداشت روبهرو شدهاند. علاوه بر این، برخی اساتید نیز در تلاش برای محافظت از دانشجویان برابر خشونت پلیس در محوطه دانشگاهه، با سرنوشتی مشابه مواجه شدند.
پروفسور آرمور در گفتوگوی اختصاصی با تهرانتایمز، از زوایای پیدا و پنهان این حمله آشکار به آزادی بیان پرده برداشت. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
سیاستمداران و روسای دانشگاه دانشجویان معترض حامی حقوق فلسطین را به یهودستیزی متهم کردهاند. با این رویکرد موافق هستید؟
قطعاً خیر. این ادعایی غیر واقعی و ناعادلانه علیه دانشجویان است. آنجا بودم و بارها با دانشجویان صحبت کردم. بسیاری از آنها یهودی هستند و دانشجویان دیگری هم با همه نوع اعتقادات مذهبی بین آنها حضور دارند. خودم کاتولیک هستم. هیچ ارتباطی بین سلاخی کودکان و یهودستیزی وجود ندارد. نباید صهیونیستستیزی را با یهودستیزی اشتباه گرفت. این دانشجویان به بیان ساده مخالف جنگ هستند و اتهامات یهودستیزی که علیه آنها مطرح میشود، تلاشی برای سرکوب آنهاست. معتقدم این کار تنها فعالیت دانشجویان را تشدید و آنها را برای حمایت قاطع از صلح مصممتر میکند.
ما وقت زیادی را صرف میکنیم که به این دانشجویان تفکر آزاد و مستقل را بیاموزیم و زمانی که آموختههای خود را عملی میکنند، آنها را سرکوب میکنیم! علاوه بر این، برای توجیه سرکوب دانشجویان، دروغهای دیگری همچون «حمله به مردم و عابران» و «مسدود کردن ساختمانهای مهم دانشگاه» به آنها نسبت داده شده است. البته افرادی که در اعتراضات حضور دارند، بهراحتی قادر به تکذیب این تهمتها و دروغها هستند. به عنوان شاهد، میتوانم به صلحآمیز و محترمانه بودن رفتار دانشجویان در طول تظاهرات شهادت بدهم.
دانشگاه با درخواست از پلیس برای مداخله و اتخاذ اقدامات دیگری همچون تعلیق یا اخراج، شمشیر را از رو بسته است. آیا اساتید مجبور به سکوت شدهاند؟
شخصاً به عنوان استاد تمام، اگر حرفی بزنم که به مذاق مدیریت خوش نیاید، برابر فشار آنها مصون هستم. اما در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که نوعی اعمال فشار زیرکانهای وجود دارد که اعضای هیات عملی را مجبور و ترغیب به پیروی از موضع مدیریت میکند!
نخستین تهدیدی که به آن روبهرو هستیم، مستقیماً از جانب مدیریت مرکزی دانشگاه نیست بلکه از تصمیم آنها برای اعزام پلیس به محوطه دانشگاه برمیخیزد. رییس دانشگاه کلمبیا در کشاندن پای پلیس به دانشگاه پیشتاز بود و در ادامه نیز سایر دانشگاهها نیز از او تبعیت کردند. هرچند، برخی دانشگاهها از جمله دانشگاه کالیفرنیا مقابل این اقدام مقاومت کرد و روسا و مقامات اجرایی آن تصمیم گرفتند که از نیروهای پلیس استفاده نکنند. نیروهای امنیتی هرگز نمیتوانند بدون اجازه مستقیم رییس، وارد ساختمانهای دانشگاهی شوند.
این تصمیم نه تنها علیه اعضای هیات علمی بلکه مهمتر آن، خیانت به دانشجویان است. مقامات دانشگاهی دائماً به جو و فضای دوستانه دانشگاهها و اینکه دانشگاه خانه دانشجوست، تاکید میکنند اما در عین حال نیروهای سرکوب را برای بدرفتاری با اعضای خانوادهشان، بهکار میگیرند! دانشگاه مدعی است که «دانشجو محور» است اما زمانی که دانشجویان علیه کشتار بیرحمانه غیرنظامیان اعتراضات صلحآمیز برگزار میکنند، با پلیس ضدشورش تا دندان مسلح، باتوم، دستبند و گاز فلفل به سراغشان میآیند!
در چنین شرایطی، آیا میتوان بدون ریاکاری مدعی شویم که برای این دانشجویان خوراک آموزشی تامین میشود؟
رسانههای جریان اصلی از زمان آغاز جنگ غزه، دائماً روایتهایی در حمایت از اسرائیل ارائه میکنند. دانشگاههای سراسر آمریکا نیز به تبعیت، موضعی مشابه اتخاذ کردهاند. با توجه به این شرایط، دانشجویان چطور موفق شدند به واقعیت اوضاع در فلسطین پی ببرند؟
بسیاری از دانشگاههای آمریکایی از سوی اعانهدهندگان حامی اسراییل تامین مالی میشوند؛ افرادی که هرنوع انتقاد از اسرائیل را غیرقابل قبول میدانند و این موضوع، فضای حاکمیتی و نظارتی بر این موسسات را تحتالشعاع قرار میدهد. در واقع، حقیقت این است که دانشگاههای ما اینگونه مدیریت میشوند و باید به آن اذعان کنیم.
با این حال، دانشجویان دانشگاههای آمریکا بهرغم اینکه در فضای آکادمیک صرفاً در معرض روایتهای حامی صهونیست قرار میگیرند، از طریق فضای مجازی به ویژه «تیکتاک» و در سطحی پایینتر «توییتر (ایکس)»، به تفکری مستقل دست یافتهاند. نسل جوان با استفاده از این پلتفرمها موفق به «دور زدن» روایت رسمی (وارونه) شدند. به همین دلیل مقامات آمریکا در حال حاضر در تلاش برای ممنوع کردن تیکتاک هستند. آنها قصد دارند تا دسترسی جوانان را به منابع اطلاعاتی جایگزین محدود کنند.
شما به عنوان یکی از مدافعان مشهور برابری نژادی، آیا هیچ وجه تشابهی بین اعتراضات جاری در دانشگاههای آمریکا و جنبشهای قبلی در حمایت از حقوق آفریقایی-آمریکاییها میبینید؟
بسیاری از دانشجویانی که در این خیزش در حمایت از فلسطین شرکت میکنند، زمانی که جنبش «جان سیاهپوستان ارزشمند است» جان گرفت، ۱۰ تا ۱۳ سال داشتند. این جوانان امروز و نوجوانان دیروز، با چشمان خود شاهد اهمیت به چالش کشیدن مقامات در مواجهه با سرکوب و خشونت سیستماتیک علیه گروههای محروم بودند. در جریان جنبش «جان سیاهپوستان ارزشمند است»، آفریقایی-آمریکاییها گروه محروم و مطرود بودند و در خیزش امروز، فلسطینیان جامعه محروم هستند؛ و یک بار دیگر، معترضانی که بهدنبال عدالت هستند، با واکنش خشونتآمیز پلیس مواجه شده و میشوند.
به لحاظ تاریخی نیز، مدافعان حقوق برابری نژادی هم تلاشهای خود را به سمت مقابله با جنگها گسترش دادهاند. مارتین لوتر کینگ نیز آشکارا درباره جنگ ویتنام حرف زد و حامی توقف آن بود.
کد خبر 6096968